اگر به حرف پدر گوش می‌دادم و برای لیسانس‌گرفتن در رشته عمران بکوب درس میخوندم الان یک مهندس عمران بیکار بودم،

اگر به حرف اولین صاحب‌کارم گوش می‌دادم و قوانین بیمه و نحوه‌ی صدور بیمه‌نامه را یاد می‌گرفتم الان یک بازاریاب بیمه بودم،

اگر به حرف دومین کارفرما گوش می‌دادم و گرافیک کامپیوتر و برنامه‌نویسی را کامل یاد می‌گرفتم الان یک فریلنسر بیکار بودم،

اگر به حرف سومین رییس گوش فرا دهم و قوانین ماده صد شهرداری‌ها را برای نوشتن آرای کمیسیون یاد بگیرم عاقبتی بهتر از همکاران سابق(تبعید به حاشیه شهر) نخواهم داشت.

عدم علاقه به فراگیری علم بی‌فایده که انسان را از یاد خدا غافل کند و در خدمت نظام سرمایه‌داری درآورد اسمش تنبلی نیست بلکه دوری‌جستن از فتنه‌های آخرالزمان هست.